من چاکر امام حسین (ع) هستم، روضه را تعطیل نمیکنم!/ شهید طیب حاجرضایی حماسهای که مانا شد
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۳۷۹۴۸
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، ۵۹ سال پیش در چنین روزهایی، طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، از آن روی که نخواستند به وجدان و عقاید دینی خویش پشت کنند، در سحرگاهی سرد تن به چوبه اعدام سپردند. واپسین فصل از حیات طیب خان، هماره نامکرر مینماید، چه اینکه داستان توبههای پرشکوه تاریخ را تداعی میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لوطیها و نالوطیها در گذر تاریخ
در تاریخ ایران، هم عیاری ارزش قلمداد میشده و هم از سوی دیگر مدعیان فراوان داشته است. با این همه افکار عمومی مردمان این دیار، تنها عده معدودی را به این وصف متصف داشته که بیتردید یکی از آنان، شهید طیب حاج رضایی است. او به راحتی میتوانست خواستههای ساواک را بپذیرد و خود را از مرگ برهاند، اما در این آوردگاه خطیر، صداقت و رستگاری را برگزید و ماندگار شد. در دیباچه اثر «رادمرد» که در باب زندگی او تألیف یافته و مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده است، در این باره میخوانیم:
«مردانگی و جوانمردی از خصلتهای ارزشمند انسانی است که در فرهنگ ایرانی ریشه کهنی دارد. یکی از عوامل زایش و پرورش این خصلت، زورخانه بوده و هست که این آیین را باید در فرد بپروراند و تقویت نماید، جایی که قدرت بدنی و شجاعت و سلامت روحی ورزشکار، شانه به شانه هم میبالد. در تاریخ ایران، جماعتی بسیار دعوی صفت پهلوانی داشته و گاهی نهادی اجتماعی به پا ساختهاند، اما صحت و سقم ادعای آنان را برگهای پرشمار این تاریخ باز مینمایاند. عیاران، شاطران، باباشملها، داش مشدیها، لوطیان و... از این مدعیانند. طیب حاج رضایی از این دسته افراد بود. وی ضمن رعایت مرام لوطیگری و برگزاری مراسم سینه زنی و دسته گردانی- که در این اقدام شهره شهر بود- به تزئین طاق نماهای تکیههای محلات در ایام محرم میپرداخت. عشق و علاقه وی به امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) باعث شد، پس از گذراندن دوره جاهلیت و دفاع از مزدوران رژیم پهلوی دوم، راه درست را پیدا کند و با نهضت امام خمینی (ره) همراه شود. وقتی مزدوران رژیم از وی خواستند علیه امام خمینی در دادگاه شهادت دهد و ادعا کند که از ایشان پول گرفته تا در قیام خونین ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ شرکت کند، زیر بار نرفت و همین باعث شکنجه و در نهایت شهادت وی گردید. او حرّ زمان بود....»
بسترهای یک رستگاری
بسا تحلیلگران حیات شهید طیب حاج رضایی، ارادت او به سالار شهیدان و برپاساختن عزاداری آن حضرت را رمز رستگاری او میدانند. او در برپایی تکیه سالانه خویش هر آنچه داشت را به میان میآورد و از بذل آن دریغ نمیکرد. همین امر نیز او را در مواجهه با شعائر و علمای دین حساس کرد و نهایتاً چنان سرنوشتی را برایش رقم زد. زندهیاد حبیبالله عسکر اولادی در این موضوع، در خاطرات خویش آورده است:
«مرحوم طیب حاج رضایی که شهره بود هر نوع بدی را در آن زمان انجام داده، در عین حال چند امتیاز داشت: یکی اینکه در دهه عاشورا، چند روضهخوانی داشت و در این دهه به سر خودش گل میمالید و جلوی در حسینیه مینشست. یکی دیگر از کارهایش این بود که در یکی از شبهای سوم یا هفتم یا شب اربعین امام حسین (ع)، دستهای حرکت میداد که تمام هیئت و دستهجات معروف هم کمک میکردند و این دسته، یک دسته بسیار بزرگی بود و خود طیب آنجا گل به پیشانی مالیده، جلوی دسته حرکت میکرد. در مجلس دهه عاشورای مرحوم طیب، شیخ باقر نهاوندی منبر میرفت و منبرش هم معمولاً تند بود و شاید از تندترینها علیه رژیم بود. یکی از آنجاهایی که نصیری برای مرحوم طیب خط و نشان میکشید، همین مسئله روضه عاشورا بود. طیب را خواستند و گفتند روضه را تعطیل کنید. گفت من چاکر امام حسین هستم و نمیتوانم روضه را تعطیل کنم. گفتند پس این آخوند را نگذار برود بالای منبر. گفت من دعوتش کردم و نمیتوانم که به هم بزنم. گفتند پس بگو مزخرف نگوید. گفت مزخرف نمیگوید. گفتند راجع به شاه و دولت صحبت نکند. گفت من یک عمله میدان هستم، مرا چه به اینکه بگویم روحانی و واعظ چه بگوید، من دعوت میکنم، پای منبر مینشینم، من چاکر امام حسین هستم، نه میتوانم تعطیل کنم، نه میتوانم بگویم او نیاید، نه میتوانم بگویم این حرفهایی که میزنید نزند... به همین دلیل برای مرحوم طیب خط و نشان کشیدند....»
منبع: روزنامه جوان
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: طیب حاج رضایی انقلاب اسلامی امام خمینی رژیم پهلوی امام حسین طیب حاج رضایی امام حسین مرحوم طیب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۳۷۹۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بود
یک اصفهان شناس گفت: علامه درچهای به شدت به روضهخوانی اعتقاد داشت و در این راستا ارادت و اعتقاد وی به ولایت اهل بیت در پرتو عظمت توحید بوده است؛ سالها در منزل آیت الله درچهای در ماه محرم روضهخوانی برقرار بوده و باید گفت که آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بوده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام علی محزونیه استاد حوزه و دانشگاه در دومین نشست بررسی ابعاد کلامی و اعتقادی آیت الله سید محمدباقر درچهای با اشاره به سه منش در مقام شناخت و وصف ولایت اهل بیت اظهار کرد: توصیه اهل بیت به طریق اعتدال است به این نحو که از غلو پرهیز شود و از طرف دیگر هم کسی در این زمینه عقب نماند و مرحوم آیت الله سید محمدباقر درچهای در دعوت به ولایت، منشی اعتدالی داشتند.
وی درباره شئون غلو افزود: یکی از مراتب غلو آن است که اهل بیت را جای خدا بنشانیم، مرتبه دیگر آنکه تدبیر و اداره جهان به جای خدا، به اهل بیت سپرده شود البته تعاریف غلو در مکاتب کلامی شیعه متفاوت است که ریشه آن به مبانی هستی شناسی و انسان شناسی میرسد. اگر فضائل اهل بیت را به دانههای یک تسبیح تشبیه کنیم، نخ اتصال آن باور به مجرای فیض بودن اهل بیت است که فهم این مطلب ما را از گرفتار شدن به غلو و تقصیر باز میدارد.
سخنران دیگر این مراسم محمدحسین ریاحی استاد تاریخ و اصفهانشناس بود که در وصف عظمت آیتالله درچهای اظهار کرد: آیتالله درچهای منشأ تحول بزرگی شد و شاگردان فراوانی از وی کسب فیض کردند؛ شخصیتهایی مانند شهید مدرس، آقا ضیا عراقی، سید جمال گلپایگانی، سید عبدالحسین طیب، میرزا علی آقا شیرازی، عالم نجف آبادی، محمدعلی مبارکه، شیخ محمود انصاری، حاج آقا رحیم ارباب، سید محمدرضا خراسانی، استاد همایی و بسیاری از فضلای دیگر از محضر ایشان بهرهها بردند و تحت تأثیر مسلک عملی استاد خود هم بودهاند، ذکر دو شاگرد او یعنی آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله سید حسین بروجردی کافی است تا ما به جایگاه وی پی ببریم.
وی در ادامه افزود: مرحوم همایی ذکر میکند که سیل وجوهات به سمت او میآمد اما آقای درچهای هیچ چشمداشتی به آنها و هیچ تعلقی به دنیا نداشت؛ بسیار اهل مراقبه و رعایت و تقوا بود و شخصیت این عالم، جامعیت بالایی داشته است.
این اصفهان شناس بیان کرد: علامه درچهای به شدت به روضه خوانی اعتقاد داشت و در این راستا ارادت و اعتقاد وی به ولایت اهل بیت در پرتو عظمت توحید بوده است؛ سالها در منزل آیت الله درچهای در ماه محرم روضه خوانی برقرار بوده و باید گفت که آیتالله درچهای از آخرین فروغهای حوزه کهن اصفهان بوده است.
سخنران پایانی این نشست تخصصی، حجتالاسلام سید محمدعلی موسوی امام جمعه شهر درچه بود که اشاره به حساسیت آیتالله درچهای نسبت به روضهخوانیِ صحیح اظهار کرد: سالها قبل کتابی با عنوان تخت فولاد، بدون ذکر نویسنده، که سراسر جعل و نسبتهای ناروا به آیتالله درچهای است منتشر شد. در دوران جوانی آیتالله مکارم شیرازی فرمودند این کتاب کار علی دشتی است و از من خواستند که در جواب این نوشتار، مقالهای بنویسم و بر این اساس با استناد به بزرگترهای فامیل، تحقیقاتم را کامل کردم و مقالهای نوشتم.
وی در ادامه با اشاره به وامداری آیتالله بروجردی به آیت الله درچهای افزود: آیتالله بروجردی در جوانی در زمینه وضو گرفتن وسواس داشت و آقای درچهای به او میگوید که پیش چشمش وضویی بگیرد، او هم بدون وسواس وضو میگیرد سپس دستور میدهد که با همین وضو نماز بخواند و آیت الله بروجردی بیان میکند با این قوت قلب، وسواس از سر من افتاد؛ آیتالله بروجردی میگفت هنگامی که از اصفهان به نجف رفتم، مجتهد شده بودم و درس آخوند خراسانی در نجف هم مبانی من را که نزد آیتالله درچهای فراگرفته بودم را تغییر نداد.
امام جمعه درچه با اشاره به همت آیتالله درچهای توضیح داد: وی در زمان مرجعیت روزانه ٧ ساعت مطالعه میکرد و دلیل این همه مطالعه پاسخ میداد که از من درخواست فتوا میشود، اگر روز قیامت به من بگویند فتوایی که دادی غلط است و چرا چنین کردی، من در پاسخ خواهم گفت خدایا من آن میزان که در توانم بود، تحقیق کردم و بیش از این دیگر نمیتوانستم.
حجتالاسلام موسوی افزود: آقای درچهای اگر میدید کسی بالای منبر مطلب خلافی میگوید همانجا به او تذکر میداد چرا که معتقد بود چون آن شخص انحراف را در جمع در دل مردم انداخته باید در همان میان مردم، اشتباهش بیان شود تا آن انحراف در ذهن مردم نماند و همین مطلب موجب میشد که بیماردلان با او دشمنی کنند.
وی گفت: شهید مدرس با حضورش در پای درس آیتالله درچهای، توانسته بود چندین جلد کتاب تقریرات بنویسد که هنوز چاپ نشده و ما نیز تا به امروز با بخشی از دستنوشتههای آیتالله درچهای توانستهایم ٢۶ جلد کتاب با عنوان میزان الفقاهه چاپ کنیم این در حالی است که مجلدات فقهی و اصولی آیتالله درچهای بسیار بیشتر از اینها است و هنوز چاپ نشده است.
امام جمعه درچه در پایان سخنانش درباره طرز وفات آیتالله درچهای بیان کرد: برادر مرحوم من آقای سید تقی درچهای در کتاب ستارهای از شرق، ١۶ دلیل نوشتهاند که علامه درچهای را شهید کردند همچنین حاج آقای صهری از علمای اصفهان بالای منبر فریاد میزدند که والله والله ایشان را شهید کردند.
کد خبر 748061